«عربستان» دیگر «سعودی» نخواهد بود
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۹۸۳۵۴
یک. مسئله اخیر موضعگیری مشترک چین و کشورهای حاشیه خلیجفارس را در نظر بگیرید. اصل ماجرا آن است که دولت سعودی و امارات متحده عربی و چند کشور دیگر، ملک مطلق ایالاتمتحده هستند و اساسا توان تصمیمگیری مستقل ندارند. جنس وابستگی حکام این چند کشور به آمریکا، همچون سرسپردگی حکام ایران عصر پهلوی به آمریکا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو. آمریکا در چهار سال ترامپ، چند صد میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی با دولت سعودی امضا کرده و حتی ترامپ بارها در تبلیغات خود میگفت که از محل این قراردادها، میلیونها آمریکایی را به شغل رسانده است. امارات و بحرین همان کشورهایی هستند که افتتاح سفارت و آغاز رسمی همکاریهایشان با اسرائیل، خرج انتخابات داخلی آمریکا بود و مهمترین تصمیمات سیاسی و بینالمللی خود را، نه بر اساس منافع هیئت حاکمه آمریکا، بلکه بر اساس منافع یک جریان آمریکایی اتخاذ میکردند که در حال تلاش برای بقای در قدرت بود. واقعیت این کشورها همان است که ترامپ میگفت، آنها گاو شیرده بودند و اگر آمریکا یک هفته حمایتش را بردارد سقوط خواهند کرد.
سه. واقعیت سعودی که تازه قویترین دولت و درواقع زعیم کشورهای حاشیه خلیجفارس است چیست؟ آیا حکام عربستان با رأی مردم بالاآمدهاند؟ اگر اتکایشان به مردم نیست، پس از کجا قدرت و اعتبار میگیرند؟
آخرین انتخابات برای تعیین سرنوشت – حتی انتخابات سوری و فرمایشی- در این کشور مربوط به چند قرن پیش است؟ از سوی دیگر، این کشور فاقد توان جدی در حوزه اقتدار نظامی و امنیتی است. درصد بالایی از ارتش عربستان، از اتباع کشورهای دیگر و بهویژه پاکستان هستند که شهروندی سعودی اخذ کردهاند و طبیعی است که انگیزه اصلیشان مالی بوده است.
همین ارتش، سالهاست در جنگ با یکشبه ارتش کوچک در یمن، کاری از پیش نبرده و به گل مانده است. حال چنین کشوری با این سطح از اتکا به مؤلفههای اصلی قدرت، آیا میتواند حامی اصلی خارجی خود را از دست بدهد یا نادیده بگیرد؟ حاکمیتی که نه مردم را دارد، نه ارتش مردمی و حتی در چند سال اخیر در هیئت حاکمه هم با کودتا مواجه بوده، اگرچند هفته بی آمریکا باشد، سقوط خواهد کرد.
چهار. چین رقیب سنتی و راهبردی آمریکاست و هرچند فضای امروز دنیا، تقسیم کشورهای ضعیف بین ابرقدرتها به سبک دوران جنگ سرد نیست، اما اینگونه هم نیست که دولتی همچون سعودی، از آمریکا اعتبار و امکان بقا بیابد اما با چین یا روسیه نرد عشق ببازد، اگر هم در دوره کوتاهی چنین اتفاقی بیفتد، اربابان آمریکایی سلمان و پسرش، واقعیات صحنه را به آنها تفهیم خواهند کرد. دولت چین در کودتای بن سلمان علیه نواب مخلوع پدرش، از چین کمکی نگرفته که بتواند امروز دلارهای نفتی را راحت بهسوی سرزمین اژدهای زرد سرازیر کند. آمریکا روی بن سلمان سرمایهگذاری کرده و حالا سود و نتیجه این سرمایهگذاری را طلب میکند.
پنج. با این حساب، ماجرای استقبال فوق العاده از شی جین پینگ در ریاض و مواضع علیه ایران چیست؟ چند احتمال وجود دارد و یکی از احتمالها، همان اشتباهی است که هم رضا و هم محمدرضا پهلوی در اواخر عمر سلطنت خود کردند. رضاخان، با کمک انگلیسی ها شاه شده بود اما معادلات دنیا را به سود آلمانیها می دید و با آنها طرح رفاقت می ریخت، همین شد که یک شبه از قدرت به زیر کشیده شد. محمدرضا هم اواخر، به حساب درآمدهای نفتی سرشار، احساس قدرت می کرد و با نقطه اتکای اصلی خود گاهی سرشاخ هم می شد که نتیجه اش، تنها ماندن در زمانی بود که مردم به خیابان ها آمدند و او را نخواستند. اگر مسیر رفاقت و همکاری تنگاتنگ سعودی با چین ادامه یابد، در آینده نه چندان دور، «عربستان» دیگر «سعودی» نخواهد بود.
شش. احتمال دوم و مهمتر، ناراحتی موقت سعودی ها از بایدن و دموکراتهاست. ترامپ، در کنار دولت سعودی شفاف می ایستاد و در حمایت از آن موضع می گرفت. همچون دموکراتها، مرتبا مجموعههای باجگیر حقوق بشری را به جان دولت سعودی نمی انداخت و به واسطه همین کمک ها بود که بن سلمان از گرداب خاشقچی، جان به در برد. ترامپ علیه ایران، رسما کنش نشان می داد و سر سوزنی نرمی نشان نمی داد که این همان خواسته دولت سعودی بود. اما بایدن مسیر دیگری در پیش گرفته و حداقل کمی از سبک سری دوران ترامپ کاسته است و این سعودی ها را گلایه مند کرده، نتیجه آن که آن ها از نمایش رابطه با چین، جلب نظر و توجه بیشتر آمریکا را هدف گرفته اند که البته دور از انتظار هم نیست.
هفت. چین معمولا با کشورها معاهده بلندمدت ۲۵ ساله یا شبیه به آن امضا می کند که تضمینی بر قراردادهای موردی و رسیدن به همکاری جدی نیست. به هر حال، در هر دو احتمال، چهره سیاست در منطقه ما در حال تغییر نیست و اگر هم چنین تغییری پیش رو باشد، به زیان ایران نیست.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: امارات متحده عربی روسیه کاخ سفید ملک عبدالله واشنگتن دولت سعودی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۹۸۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی اتمی بنسلمان/ بازگشت ایران و عربستان به عصر تنش؟
به گزارش خبرآنلاین به نقل از اقتصادنیوز، سال گذشته، کمتر از یک ماه پیش از حمله حماس به اسرائیل، تلآویو و ریاض در حال مذاکره برای توافقی جهت عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، بهای ریاض برای صلح طبیعتا بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند. امروز، علیرغم فشار تازه دولت بایدن، چنین توافقی تنها یک احتمال دور باقی مانده است. در شرایط کنونی و علیرغم ادامه جنگ اسرائیل و حماس، حتی اگر مقامات سعودی برای گفتگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تمایل داشته باشند نیز، مذاکره برای صلح پایدار به احتمال بالا غیر ممکن خواهد بود، بالاخص آن که افکار عمومی جهان عرب، به ویژه سعودی ها از بحران انسانی حاکم بر غزه خشمگین هستند.
اگرچه مذاکرات ممکن است هرگز از سر گرفته نشود اما همین متغیر همچنان منبع مهم و اهرمی بالقوه در روابط ایالات متحده و اسرائیل باقی میماند؛ روابطی که مقامات واشنگتن معتقدند نه تنها میتواند به تسهیل آتشبس در غزه کمک کند، بلکه می تواند زمینه ساز تشکیل کشور فلسطین شود. در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را منتشر کرده، «اقتصادنیوز» این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «عربستان در آستانه هستهای شدن! / وحشت از عصر تازه رقابتهای تسلیحاتی در خاورمیانه» منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
خیز ریاض برای پیروی از الگوی ایران
گروهی از ناظران مدعی اند که ایران به واسطه قدرتی که دارد ممکن است حمایت خود را از اعضای محور مقاومت، جریان هایی چون حزب الله لبنان، انصار الله و حماس بیشتر کند، چرا که با توسل به برنامه هسته ای اش می داند که قادر است در برابر واکنش نظامی (ادعایی) اسرائیل یا آمریکا از خود حراست کند. در همین راستا، عربستان سعودی ممکن است بخواهد در حوزه برنامه هسته ای از الگوی ایران پیروی کرده تا بدین طریق موقعیت و اقتدار خود را در منطقه تقویت کند. پیشرفتهای ایران در حوزه برنامه هسته ای میتواند سایر کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی یا ترکیه را به سمت رقابت تسلیحاتی (ادعایی) سوق دهد، گزاره ای که محرک عربستان برای حرکت در همان مسیر خواهد شد. امارات متحده عربی به دلیل عدم افشای اطلاعات در مورد تأسیسات هسته ای غیرنظامی خود مورد انتقاد قرار گرفته و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه قبلاً پیشنهاد کرده بود که این کشور نباید از دستیابی به سلاح هسته ای منع شود. ریاض که خود را رهبر منطقه می بیند، نمی خواهد هیچ کدام از این دو کشور – به ویژه امارات، رقیب اصلی اش – پادشاهی را تا خط پایان هسته ای شکست دهد.
تسلیح عربستان به سلاح هسته ای چندین خطر عمده را به دنبال خواهد داشت. نخست، ایران و عربستان سعودی می توانند درگیر پارادوکس ثبات-بیثباتی شوند.
این ایده که سلاحهای هستهای ممکن است با بازدارندگی از جنگ بزرگ بین کشورهای مجهز به این سلاح، به ثبات در سطح استراتژیک کمک کند، روی دیگری هم دارد؛ بدین معنا که تجهیز به سلاح هسته ای به طور همزمان بیاعتمادی و تشدید تنش را در سطوح پایینتر افزایش خواهد داد.
دومین گزاره ای که باید لحاظ شود، نقش برجستهتر سلاحهای هستهای (ادعایی)در روابط ایران و عربستان سعودی است که می تواند خطر درک نادرست و در نتیجه تشدید تنش بین دو کشور را به همراه داشته باشد. عربستان سعودی ممکن است تلاش ایران برای دستیابی به توانمندی های هسته ای را، حتی اگر برای مصارف حفاظتی باشد، به عنوان مقدمه چینی تهران برای دستیابی به سلاح هسته ای (ادعایی) تعبیر کند. این تفسیر نادرست میتواند عربستان را به سمت سرعت بخشیدن به برنامه هستهای اش سوق دهد، زیرا این بازیگر معتقد است که به یک بازدارنده در برابر ایران مجهز نیاز دارد.
فرصت ها و چالش های واشنگتنواشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در تعیین اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست پیدا کند یا نه، ایفا کند. اما یک سوال اساسی باقی میماند: ایالات متحده تا کجا حاضر است از عربستان سعودی در برابر تهران محافظت کند؟ اینکه چگونه ریاض در نهایت به ایران پاسخ می دهد تا حد زیادی منوط به این است که آیا ایالات متحده به ریاض ضمانت های امنیتی قاطعانه در باب قرار دادن این بازیگر زیر چتر هسته ای خود و یا حتی تعریف اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه در اروپا یا شرق آسیا حاکم است را می دهد یا نه. اگرچه مذاکرات در مورد روابط رسمی دفاعی در حال انجام است، اما رویکردهای امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی به دور از قطعیت است، به ویژه در صورت پیروزی دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا. انفعال رئیسجمهور سابق ایالات متحده در برابر حمله به تاسیسات فرآوری نفت عربستان در سال ۲۰۱۹، که طی آن انصار الله از خط قرمز آمریکا عبور کرد، به مقامات سعودی اطمینان داد که دولت دوم ترامپ از ریاض حمایت نخواهد کرد.
فراتر از اتحاد امنیتی در برابر ایران، ایالات متحده میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه ۱۲۳» برای همکاری هستهای وادارد. این قراردادها که به نام بخشی از قانون انرژی اتمی ایالات متحده نامگذاری شده، امکان دسترسی به فناوری هسته ای غیرنظامی ایالات متحده را در ازای تعهد صریح به خودداری از استفاده تسلیحاتی از آن فراهم می کند. ایالات متحده در باب این توافقات به صورت موردی با ۴۷ کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه رایزنی داشته است. این توافق نامه ها معمولاً یک کشور را ملزم می کند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنی سازی را محدود و سوخت هسته ای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری شود. نسخه استاندارد توافقنامه ۱۲۳ شامل ممنوعیت کامل غنی سازی به عنوان یک لایه حفاظتی اضافی است.
با این حال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل اعلام شده ریاض به غنی سازی اورانیوم داخلی برای تولید برق از طریق واکنش های شکافت هسته ای کنترل شده، به جای تکیه بر اورانیوم از پیش غنی شده از منابع خارجی است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای دریافت کمک در باب فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود؛ گزاره ای که منجر به از بین رفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای و نفوذ ایالات متحده می شود. ریاض برای مدتی طولانی روابط دوستانه اش با پکن را حفظ کرده و در سال های اخیر تعامل آنها حتی نزدیک تر شده است. در سال ۲۰۱۹، دو قدرت توافقنامه ۱۰ میلیارد دلاری را با هدف توسعه یک مجتمع پالایشی و پتروشیمی نهایی کردند و در اواخر همان سال، زمین شناسان چینی به عربستان سعودی کمک کردند تا ذخایر اورانیوم در شمال غربی این کشور را شناسایی کند. پکن همچنین با میانجیگری میان ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳، زمینه را برای احیای روابط دو رقیب منطقه ای هموار کرد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904255